تفاوت عکاسی صنعتی (تبلیغاتی) با عکاسی تجاری چیست؟
در مقاله قبل در مورد عکاسی صنعتی، که یکی از بهترین روشهای افزایش فروش است صحبت کردیم. پیشنهاد میکنم مقاله «عکاسی صنعتی چیست» را هم بخوانید. اگر شما نیز به دنبال دیده شدن محصول و یا خدمات خود هستید در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا با شناخت دقیق تفاوتهای عکاسی صنعتی و تجاری بهترین تصمیم را جهت انتخاب سبک عکاسی از محصول خود بگیرید.
عکاسی تجاری چیست؟
در واقع عکاسی تجاری از زیر شاخههای مهم و پرطرفدار عکاسی صنعتی است. درست است که هم عکاسی صنعتی و هم عکاسی تجاری یک هدف را دنبال میکنند اما دانستن تفاوتهای مهمی که با هم دارند برای صاحبان هر کسب و کار ضروری است.
تفاوت عکاسی صنعتی و تجاری
در اینجا به چند مورد از تفاوتهای عمده در عکاسی صنعتی و تجاری اشاره میکنیم.
هدف عکاسی
الف) عکاسی تجاری:
یک عکس تجاری در واقع همه آن چیزی که نیاز است را به مخاطب خود ارائه میدهد. تصویری که از یک محصول در اینگونه از عکاسیها مشاهده خواهید کرد، خلوت و کاملا متمرکز بر روی محصول مورد نظر است. و در یک کلام هدف نشان دادن اصل محصول است. درست مثل زمانی که در جست و جوی اینترنتی در مورد دستگاه فشار سنج دیجیتالی، تصویر دستگاه را در پس زمینهای با رنگی خنثی مشاهده خواهید کرد!
ب) عکاسی صنعتی یا همان تبلیغاتی:
در این سبک از عکاسی، منتظر شگفتیها باشید! همان طور که از نام آن مشخص است هدف در مرحله اول تبلیغ و اثر گذاری هرچه بیشتر محصول بر روی بیننده تصویر است. تصویری که محصول شما را متمایز کرده و مخاطب را برای لحظاتی جذب تماشای خود کند. که در نهایت منجر به خرید شود. و در مواردی نیز هدف جذب کردن سرمایه و یا جذب سرمایهگذار است.
شیوه عکاسی
با توجه به اهداف متفاوتی که هرکدام از این سبکهای عکاسی دارند در نتیجه به همان ترتیب نیز نحوهی عکاسی متفاوتی خواهند داشت.
در عکاسی تجاری برای این که تصویر در واقعی ترین حالت خود به مخاطب نشان داده شود؛ و هیچ پدیدهی دیگری به جز خود محصول چشم بیننده را به خود مشغول نکند محصول در زمینهای با رنگی خنثی عکاسی میشود.و میزان نور، زمینهی عکاسی و زاویهی قرارگیری محصول اهمیت ویژهای برای عکاس دارد.
اما در عکاسی صنعتی متفاوت است. در این سبک، نقش عکاس بسیار پر رنگتر است. و عکاس است که با ذوق هنری و هوش اقتصادی خود میزان نور، نحوه قرارگیری محصول، زاویه دید، و نحوه چیدمان و اضافه شدن عناصر دیگر به صحنه عکاسی را مدریت میکند تا چشمان مخاطب را هرچه بهتر با محصول مورد نظر رو به رو کند.
احساسات و منطق
در عکاسی تجاری آنچه که مخاطب بعد از یک جست و جوی ساده در مورد یک محصول به دنبال آن است یک تصویر واضح و منطقی از آن است. مثلا یک تصویر از نمای ساختمانی که قصد فروش آن را دارید برای خریدار واحد آپارتمانی گزینه مناسبی است که با محصول یا خدمات شما در وهله اول آشنا شود.
اما در عکاسی صنعتی شما احساسات، غرایز و تمایلات مخاطب را در نظر میگیرید؛ درواقع با این عکس انتظار نهایی خریدار از محصول را پیشتر به او هدیه میدهید! برای مثال جهت فروش یک کاناپه، در بازاری که پر از انواع کاناپه است، نشان دادن راحتی آن در هنگام استراحت بهترین تصویری است که مخاطب را از راحتی محصول شما مطمئن کرده و او را ترغیب به خرید میکند!
بازار هدف
یکی دیگر از چالشهای مهم جهت انتخاب سبک عکاسی برای صاحبان کسب و کار، مشخص کردن بازار هدف، جهت فروش محصولات است.
و از آنجا که بازار و مخاطبان هریک از این سبک ها از هم متفاوت است شما نیز باید با توجه به بازار هدف کالای مد نظرتان، سبک عکاسی را انتخاب کنید.
برای مثال یک کارخانه تولید محصولات پروتئینی نظیر سوسیس و کالباس را تصور کنید. بازار هدف این کارخانه قطعا عمده فروشان و گاهی هم خرده فروشان فست فودی است؛ پس در رقابت با سایر کارخانجات برای فروش بیشتر، اولویت نشان دادن کیفیت و قدرت دستگاهها و نظم حاکی در خط تولید است. پس انتخاب سبک عکاسی تجاری بهترین گزینه برای به تصویر کشیدن فضای کار، ابزارآلات، اتومبیلهای پخش بار و غیره به صورت کاملا شفاف، واضح و واقعی است.
در مقابل یک مغازه ساندویچی و فست فودی را تصور کنید؛ تقریبا همان مواد پروتئینی مورد فروش هستند اما اینجا بازار هدف کاملا متفاوت است! و رقابت بین بهترین و با کیفیتترین فست فودی است که مشتریهای بیشتری را به خود جذب کند. پس عکاسی صنعتی یا همان تبلیغاتی بهترین گزینه برای صاحبان این کسب و کار است که تصویری جذاب از ساندویچ و یا پیتزای آماده شده در رستوران شما را به نمایش بگذارد. تصویری که برای مخاطب تماما حس خوشمزگی، تازگی و بهداشتی بودن محیط را انتقال دهد.
پیش نیاز های عکاسی تجاری و صنعتی
آن چه که مشخص است نشانگر این است که قبل از تصمیم جدی جهت شروع عکاسی از محصولات، توجه به پیش نیازها مهم تر است؛ چرا که یک انتخاب غلط در این مسیر، شما را از هدفتان دور خواهد کرد. که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
دوربین و تجهیزات حرفهای
اگر بهترین عکاس در بهترین حالت از محصول شما عکس بگیرد ولی تصویر شما از وضوح کافی برخوردار نباشد. در این صورت نه تنها تبلیغ برای محصول شما خوب نیست چه بسا بر روی فروش محصول شما اثر منفی نیز خواهد گذاشت؛ چرا که در دنیای رنگ ها و نقشها کمتر کسی چشمان خود را صرف تماشای این نوع از محصول در فضایی کدر و دلمرده خواهد کرد. پس داشتن یک دوربین حرفهای از ملزومات این کار است.
مهارت
کار را به کاردان بسپارید! عکاسان تجاری و صنعتی مدت زمان طولانی را صرف مطالعه و یادگیری کردهاند تا اینکه حرفهای شوند. تنها آنها میدانند چگونه روش مناسب را برای حداکثر تأثیر کشف کنند. و به اصول حرفهای کانتور، زاویه، حاشیه غیر متمرکز، رنگ، میزان نور، حالت قرار گیری صحیح و غیره مسلط اند. پس وقت و هزینه خود را در جای صحیح خرج کنید.
ذوق هنری
شاید تصور کنید ذوق هنری تنها در عکاسی صنعتی اهمیت دارد و در عکاسی تجاری آنچنان مهم نیست. اما اشتباه میکنید؛ در هردوی این سبکها آن چیزی که بسیار مهم است خلاقیت و ذوق هنری عکاس است و این فقط در میزان آن متفاوت است به این صورت که در عکاسی صنعتی یا عکاسی تبلیغاتی اهمیت بیشتری پیدا میکند. برای مثال در عکاسی صنعتی این عکاس خوش ذوق است که میداند از چه اشیایی و در چه رنگهایی و در کنار کدام محصول استفاده کند که در نهایت تصویری مطلوب عکاسی شود.
در عکاسی تجاری نیز این دانش هنری عکاس است که تشخیص میدهد از چه رنگهایی در پس زمینهی محصول استفاده شود که همچنان چشم نواز باشد. و کمترین تاثیر را بر روی محصول بگذارد. و محصول مورد نظر همچنان مرکز توجه باشد.
سخن آخر
صاحب هر کسب و کاری که هستید از یکی از مهمترین روشهای تبلیغ، یعنی عکاسی تبلیغاتی غافل نشوید. و با مطالعه دقیق این مقاله در مورد محصول خود و اهداف آن بیشتر فکر کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را جهت انتخاب سبک عکاسی از محصول خود انتخاب کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.