نوشته‌ها

کپی رایت اینستاگرام

همین ابتدا لازم است بگویم کپی رایت با کپی رایتینگ کاملا فرق دارد. بعدا در مورد کپی رایتینگ مقاله‌ای خواهم نوشت. کپی رایتینگ به معنی تبلیغ‌نویسی است و کپی رایت یعنی حق انحصاری استفاده از یک اثر.

شاید بگویید کپی رایت و این چیزها که در ایران رعایت نمی‌شود؛ اما همانطور که در ادامه توضیح خواهم دادم الان دیگر مثل قبل نیست، اوضاع کمی فرق کرده است! پس باید این مسایل را بدانید تا خدای نکرده، لطمه جبران‌ناپذیری به کسب‌و‌کارتان وارد نشود.

تفاوت بین © و ® و TM

در زمینه کپی‌رایت مهمترین علامت‌های بین‌المللی این سه مورد است که تفاوتشان را در ادامه خواهم گفت:

© (Copyright)

وقتی شما یک اثری دارید که متعلق به شماست و ثبتش کرده‌اید و از لحاظ مادی و معنوی تنها شما صلاحیت بهره‌برداری از آن را دارید میایید و علامت © را یک گوشه در کنار نام صاحب اثر قرار می‌دهید. این اثر می‌تواند یک عکس، طرح، نرم‌افزار، فرمول، مقاله، شعار تبلیغاتی و هر چیز دیگری باشد و این یک برند تجاری نیست.

ک

® (Trademark Registered)

این علامت را وقتی کنار یک لوگو دیدید یعنی این نماد تجاری قبلا ثبت شده و تمام حقوق مادی و معنوی محفوظ است. حالا این می‌تواند نام یک شرکت باشد یا یک تکنولوژی یا سری محصول مربوط به یک شرکت. اگر از این لوگو بدون اجازه، در جایی استفاده کنید محکوم می‌شوید و باید جریمه سنگین بپردازید. پس این علامت در انتهای یک لوگوی تجاری قرار داده می‌شود.

رجیستر

Trademark) TM)

اینجا چیزی ثبت نشده است، و انحصار قانونی در این علامت مطرح نیست. بلکه از این علامت برای تمایز دادن کلمات عمومی با نام‌های تجاری استفاده می‌شود. مثلا ما یک کلمه داریم به نام Inside به معنای «داخل». ولی وقتی شرکت اینتل از این کلمه برای پردازنده‌هایش استفاده می‌کند، بخاطر اینکه کسی به اشتباه این را با معنای رایج «داخل» اشتباه نگیرد با نماد TM مشخص می‌کند که منظور ما از این کلمه، یک ترِیدمارک یا نماد تجاری است که داریم استفاده می‌کنیم.

ترید مارک

 

به نماد ® در گوشه‌ لوگوی شرکت اینتل دقت کردید؟ این یعنی ثبت‌شده‌ست و برخورد سختی با کپی‌کننده خواهد کرد!

کپی رایت در اینستاگرام

وقتی در بستری مثل اینستاگرام می‌خواهید پول دربیاورید، دیگر اینجا قوانین کشور ایران در کار نیست! اینجا قوانین کپی رایت اینستاگرام است که تعیین می‌کند چه‌چیزی می‌توانید بنویسید، چه عکسی می‌توانید بگذارید و الی آخر. پس ماها که عادت نداریم به مسایلی مثل حق صاحب اثر فکر کنیم و هر چیزی را بدون دادن پول آن کپی می‌کنیم اینجا متوقف می‌شویم. شاید کسی بگوید که من بارها عکس فلان پیج را در پیجم کپی کردم تو چی داری میگی؟!! باشه به شما می‌گم چی به چیه …

کپی رایت در اینستاگرام

چطور می‌تواند اتفاق بیافتد؟

کسانی که طبق عادت تخلف می‌کنند که هیچ … طرف صحبتم با آن عزیزانی است که اهل کار کپی نیستند ولی ممکن است در معرض خطر باشند! معمولا وقتی که یک کار بصری (یعنی کاری که دیده می‌شود و عکسش را داخل پیج می‌توان قرار داد) را سفارش می‌دهید جای غیرمعتبری برایتان انجام می‌دهد بعد مشخص می‌شود که این کار شما کپی یک اثر ثبت شده بوده است. مثل قرار دادن یک لوگوی کپی‌شده در پروفایل پیج، استفاده از عکس یک گوشی موبایل که توسط یک عکاس مطرح گرفته شده و اتفاقا کپی‌رایت داشته؛ و مواردی ازین دست. در شکل زیر مثالی فرضی برای رعایت نکردن این اصل در طراحی لوگو می‌بینید که متاسفانه در کشورمان بسیار هم رایج است.

کپی رایت لوگوجمع‌بندی

لبّ مطلب اینکه ما چه بخوایم چه نخوایم بخشی ازین جامعه جهانی هستیم. بخشی از قوانین این جامعه جهانی روی زندگی ما تاثیر میذاره. پس باید کم‌کم با این قوانین آشنا بشیم و حداقل اونایی که اخلاقی هستن و مشابهش تو کشورمون هست ولی اهمیت نمی‌دادیمو رعایت کنیم. یک موردش اینستاگرام بود که مطرحش کردم. فردا روز یه چیز دیگه میاد که سیستم زندگی ما رو عوض می‌کنه؛ قانون کپی‌رایت یه چیز اخلاقیه که ما متاسفانه چندان رعایتش نمی‌کنیم. حتی به هموطنان خودمان هم گاهی بی‌احترامی می‌کنیم! فونتی که طراح بنده خدا تو سایتش زده ۵۸ هزار تومن، میریم از کامپیوتر دوستمون کپی می‌کنیم و مثل آب خوردن ازش استفاده می‌کنیم! دوستان تا این چیزارو رعایت نکنیم نباید انتظار داشته باشیم وضع مملکت درست بشه، والسلام!

در مقاله دیگری در مورد قانون کپی رایت در یوتیوب توضیح خواهم داد، با ما همراه باشید …
کپی

این مطلب برای کسانی که به راحتی و بدون اجازه آثار دیگران را کپی و استفاده می‌کنند نوشته نشده است! برای کسانی است که دغدغه پیشرفت اصولی و پایدار دارند.
کپی کردن مختص کارهای هنری مثل نقاشی، لوگو و غیره نیست. در تمام مشاغل می‌تواند اتفاق بیافتد. مثلا در یک کارخانه طی ساخت یک قطعه صنعتی؛ کشور چین استاد بلامنازع این دسته‌‌بندی است!

حالا سوال مهم این است که خب اگر کپی نکنیم پس از کجا شروع کنیم؟

نقطه شروع کار:

در صنعت یک روش رایج وجود دارد که به آن «مهندسی معکوس» گفته می‌شود. یک شرکت برای اینکه از یک قطعه یا محصول سر دربیاورد آن را تهیه و به اجزای سازنده تقسیم می‌کند. این، وظیفه واحدی بنام «R&D» یا «تحقیق و توسعه» است. هدف اکثر شرکت‌ها برای دستیابی به تکنولوژی‌های برتر و روز جهان است. متاسفانه گاهی این مهندسی معکوس، برای ارایه محصول تقلبی (fake) انجام می‌شود که تمام جزئیات شکل و ظاهر محصول رقیب را که گوی سبقت را از دیگران ربوده است عینا دارا می‌باشد. هدف آن شخص یا شرکت متقلب، فریب مشتری و کسب سود به هر نحو است.

چرخ را دوباره اختراع نکنید!

گاهی مهندسی معکوس روی چند محصول انجام می‌شود و نهایتا یک محصول عالی که از تمام محصولات رقیب برتر است به بازار ارایه می‌شود. این روش عالی‌ترین روش در صنعت است و باعث شکوفایی صنعت حتی در رده‌ کشوری می‌شود. شرکت‌های نوپا هم از مهندسی معکوس برای استارت کار استفاده می‌کنند و آن را با المان‌های بازار و مشتری خود تطابق می‌دهند (Customised product). حتی می‌توان بدون مهندسی معکوس، نقشه یک محصول را از طراح آن خرید. این همکاری‌های دو یا چند جانبه هم در انواع صنایع رایج است. مثلا در ساخت بازی‌های کامپیوتری تمام کارهای فنی را از صفر شروع نمی‌کنند بلکه موتور آن بازی را از شرکت سازنده خرید و شروع به ساخت بازی جدید می‌کنند.

ایده‌گرفتن، یک کپی فکری!

در رسته کارهای هنری، خلاقیت اصل حیاتی است. بسیاری از طراحان تازه‌کار برای شروع، کارهای دیگران بصورت تمرینی کپی می‌کنند تا بتوانند به مهارت کافی دست پیدا کنند. این یک روش متعارف و کاملا اصولی است. حتی طراحان بسیار حرفه‌ای هم، بعضا چشمه خلاقیتشان می‌خشکد و برای گرم کردن کوره هنر خود چندین طرح و اثر دیگران را مطالعه و بررسی می‌کنند. به این کار ایده و الهام گرفتن هنری گفته می‌شود، که در حقیقت نوعی کپی فکری است. از ملک‌الشعرای بهار منقول است که در موقع شروع سرایش شعر، اشعار شهریار جوان را می‌خوانده تا طبعش تشحیذ (=تیز کردن) شود.
مثلا در بررسی و شروع طراحی یک لوگو در زمینه مواد غذایی می‌بینیم که یک طراحی از خلق یک فضای منفی در طرحش استفاده کرده که باعث جذاب شدن کار شده است. ما می‌توانیم همین ایده را به شکل دیگری در لوگوی خودمان پیاده کنیم. این یک کپی خوب و اتفاقا رایج است. اما گاهی یک طراح دقیقا همان شکل و رنگ را در طرح خود تکرار می‌کند و به مشتری ارایه می‌دهد. این خیانت به مشتری است. شاید او در زمینه‌ای که ما تخصص داریم اطلاعات کافی نداشته باشد، ولی ما با این کار ضربه مهلکی به کسب و کار او می‌زنیم. اگر هدف ما ساخت یک برند معتبر از کسب و کار فعالی‌مان است، باید صادقانه کار کنیم و منفعت مشتری را در نظر بگیریم.

حرف آخر با طراحان عزیز!

ما طراحان، مثل بقیه افراد در متن جامعه زندگی می‌کنیم. مشکلات و درگیری‌های ذهنی خودمان را داریم. گاهی اتفاق می‌افتد که چند روز روی ایده‌ای کار می‌کنیم و به نتیجه‌ای نمی‌رسیم. در یک لحظه در حال قدم زدن یا تماشای بازی کودکان در پارک یا تخمه شکستن و تماشای فیلم، جرقه فکری زده می‌شود. همه ما مسیر رشد را با بررسی تجربیات خود یا دیگران ادامه‌ می‌دهیم. کنایه‌های مغرضانه افراد تنگ‌نظر را در این مسیر جدی نگیرید! کارهای خوب دیگران را تشویق کنید، انرژی مثبت بدهید. هدف ما باید ارتقای خدمات مرتبط با کسب و کارمان برای کشور عزیزمان باشد، نه صرفا اجرای پروژه و گرفتن پول از مشتری. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد … با تشکر از وقتی که گذاشتید، پدرام بهزاد